2-4-3-3 جو سازمانی
مروری در ادبیات جو سازمانی نشان میدهد که اصطلاح دیگری نیز به نام فرهنگ سازمانی وجود دارد و مطالعاتی در جهت وجوه تمایز این دو انجام شده است جو سازمانی و فرهنگ سازمانی در معنا وجوه مشترکی دارند. هر دو الزاماً به صورت جمعی مطرح میشوند و در طول زمان از جو سازمانی پایدارتر است . این دو مفهوم وجوه افتراق نیز دارند. جو بصورت احساس مشترک مشاهده میشود، حال اینکه فرهنگ بصورت باورها یا فرضیات مشترک قابل توصیف است. جو سازمانی از سطح فرد آغاز میشود و به سوی جمع سری پیدا میکند ولی فرهنگ سازمانی وابسته به مجمع است و بر فرد تأثیر میگذارد (جمشیدیان و همکاران،1376، 55 -50).
جو سازمانی به تمام محیط داخلی سازمان اشاره دارد بعبارت دیگر جو سازمانی شامل مجموعهای از ویژگیهاست که بوسیله اعضا سازمان مشاهده شده است که:
1- سازمان را شرح میدهد.
2- یک سازمان را از سایر سازمانها مجزا میکند.
3- در طول زمان نسبتاٌ با دوام است.
افراد از آن اثر میپذیرند و هدایت میشوند (براون و موبرگ،1980)
بعضی از ویژگیهای جو سازمانی که حاصل مطالعات مختلف عبارتند از:
1- میزان استقلال فردی که به اعضا سازمان داده شده است.
2- میزان و درجهای که سرپرستان، اهداف ارتباطی؛ قوانین و شیوهها را برای زیردستان تعیین میکنند.
3- رفتارهای پاداش داده شده بوسیله سازمان و انواع پاداشهای پیشنهادی
4- ملاحظه، صمیمیت و حمایت زیردستان از سوی سرپرستان
5-میزان تضاد و چگونگی مدیریت آن
2-4-3-4 تفاوت فرهنگ و جو سازمانی با استفاده از مدل شاین
ادگارشاین مدلی را ابداع نمود که سطوح فرهنگ و تعاملات آنها را نشان میدهد. با استفاده از مدل نیز میتوان تفاوت فرهنگ وجو سازمانی را بیان نمود. جو سازمانی در سطح یک و قسمتی از سطح دو خودنمایی میکند. حال اینکه فرهنگ بیشتر در سطوح دو و سه ظهور میکند، جو سازمانی پاسخی به نوسانات کوتاه مدت درون و برون سازمانی است و بر حسب مقتضای موقعیتی و تعاملات گروهی آشکار میشود. و نهایتاً اینکه جو سازمانی کم عمقتر و سطحیتر از فرهنگ سازمانی است.
(شکل2-2) سطوح فرهنگ ( مقیمی، 1377 : 171 )
2-4-4 قوانین و مقررات
بخش اعظم اقتصاد کشوردر قلمرومجموعه بسیار گسترده شرکتهای دولتی و شرکت های تحت پوشش آنها قرار دارد.
بدین لحاظ دولت و مجلس شورای اسلامی برای نظارت برعملکرد این حجم وسیع از عملیات اقتصادی ناگزیر به وضع قوانین و مقررات متعددی گردیده اند که از لحاظ آماری این میزان نه تنها درمقایسه باکشورهای توسعه یافته بلکه در مقایسه باکشورهای در حال توسعه رقم بسیار بالایی به خود اختصاص داده که این موضوع ریسک سرمایه گزاری داخلی و خارجی را بسیار بالابرده است .
قوانین ومقررات را می توان به دو گروه اصلی طبقه بندی کرد.
الف) قوانین عمومی ناظر برکلیه فعالیت های اقتصادی در کشوراعم از بخش دولتی خصوصی و تعاونی
ب) قوانین اختصاصی ناظربرفعالیت اقتصادی بخش دولتی
اگر به قوانین گروه دوم فقط ناظر بر بخش دولتی است ، لیکن به دلایل فوق الذکر و دولتی بودن اقتصاد ایران بخش های خصوصی و تعاونی نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر این قوانین قرار می گیرد لذا آگاهی از قوانین و مقررات اقتصادی و تغییرات و اصلاحات متعدد آنها برای عموم فعالین بخش اقتصادی ضروری گردیده است که از آن جمله می توان به قوانین مالیاتی ، محاسباتی ، گمرکی ،و برگزاری مناقصات دولتی اشاره نمود. (پاکدامن ، 1386)