عنوان کامل پایان نامه کارشناسی ارشد : مطالعه آثار و احوال ابوسعد خرگوشی
تکه ای از متن پایان نامه :
-1-52 در باب تفکر
گفتهاند که تفکر در عظمت خدا سبب میگردد که بنده سرکشی نکند و تفکر در نعمتهای خدا افضل عبادت می باشد.
3-2-1 مقایسه تهذیب الاسرار و رساله سلمی
باب ملامتیه در کتاب تهذیبالاسرارخرگوشی، جزو ابواب بکر این کتاب می باشد و نظیر آن در اللمع سراج نیامده می باشد. اما مطالب همین باب با مطالب رساله ملامتیه ابوعبدالرحمان سلمی شباهت زیاد دارد.[i] این شباهت به حدی می باشد که نمیتوان آن را صرفاً یک امر تصادفی انگاشت. اکثر قریب به اتفاق اقوالی که در تهذیبالاسرار آمده در رساله سلمی نیز نقل شده می باشد.
از لحاظ تدوین و ساختمان نیز آثار خرگوشی و سلمی با هم شباهت دارند. خرگوشی مطالب را تحت عنوان «اصل ملامت» یا «اصول ملامتیه» یا «شعار ملامتیه» یا «احوال اهل ملامت» بیان کرده و در هر مورد قولی از یکی از ملامتیه نقل کرده می باشد. همین کار را هم تا حدودی سلمی کرده و مطالب خود را تحت عنوان «اصول ملامتیه» ذکر کرده می باشد. البته، کار خرگوشی در ذکر اصول و شعارها و احوال و اقوال ملامتیان دقیقتر می باشد، در حالی که سلمی این دقت را ندارد و همه چیز را تحت عنوان «اصول» ذکر کرده و در میان آنها مطالب دیگری آورده می باشد.[ii] روی همرفته باید گفت که اثر خرگوشی منظمتر و حسابشدهتر می باشد. با همه این احوال، این دو اثر از نظر شکل و صورت تدوین با هم شباهت دارند، و هر دو با اثر هجویری کاملاً فرق دارند.
تصوف طریقه اهل عراق می باشد و راه ملامتی طریقه اهل خراسان. مرکز طریقه اهل عراق بغداد بود، ومرکز ملامتیان خراسان نیشابور. بیجهت نیست که نخستین نویسندگانی که درمورد ملامتیان چیز نوشتهاند، یعنی خرگوشی و سلمی، هر دو نیشابوری بودند. ولی ملامتیان فقط در نیشابور نبودند. خرگوشی و سلمی هر دو اقوالی از عبدالله بنمباک نقل کردهاند. یکی از آنها درمورد اصل ملامتیه می باشد که عبارت می باشد از آشکار نکردن خوبی و پنهان نکردن بدی. یکی دیگر درمورد دعوی نداشتن ملامتی می باشد. اگر این اقوال واقعاً متعلق به عبدالله[i]. رساله ملامتیه سلمی دوبار تصحیح شده می باشد، بار اول به کوشش ابوالعلاء عفیفی همراه با مقدمهای مفصل درمورد ملامتیه با عنوان الملامتیه و الصوفیه و اهل الفتوه، قاهره 1945 (این اثر با ترجمه فارسی مقدمه به قلم مهدی تدین در ضمن مجموعه آثار ابوعبدالرحمان سلمی، ج2، گردآوری نصرالله پورجوادی، تهران 1372، ص335-439 چاپ شده می باشد. مقدمه عفیفی نیز مستقلاً با ترجمه نصرالله فروهر، زیر عنوان ملامتیه، صوفیه، و فتوت، تهران 1376، چاپ شده می باشد) و بار دوم به کوشش عبدالفتاح احمد الفاوی محمود با نام اصول الملامتیه و غلطات الصوفیه، قاهره 1985.
[ii]. تلفیق کردن اصول ملامتیه با تصوف و در واقع ادغام کردن طریقه ملامتیه در طریقه صوفیه، کاری می باشد که نویسندگان صوفی، مانند سراج و سلمی و قشیری و همچنین خرگوشی، در اواخر سده چهارم و اوائل پنجم انجام دادهاند، و این نکتهای می باشد که سارا سویری در مقاله خود (پیشگفته، ص595-596) آن را متذکر شده می باشد. فریتس مایر هم گفته می باشد که سلمی با نقل اقوال مشایخی زیرا یحیی معاذ رازی و واسطی مرز میان ملامتیان و غیرملامتیان را از میان برداشته می باشد. نک.Fritz Meier, “Hurāsān und das Ende der klassischen Ṣūfik”, Bausteine: Ausgewähte Auf sätz aur Islamwissenshaft, Istanbul 1992, I, 152.. (چاپ اول این مقاله در: La Persia net Medioeve, 1971) برای ترجمه انگلیسی مقاله فوق، رک: Fritz Meier, Essays on Islamic Piety & Misticism, Translated by John O’Kane, Brill, Leiden 1999, pp. 189-219..