حاکم خوشحال شد. دستور داد که برای او هم همین نذر را بکنند.
شاهزاده خانم و دختر بابا خار کن باز هم به هم دوست شدند. وقتی بابا خار کن به سراغ قصرش رفت دید، قصرش سر جاشه. خدا را شکر کرد. انشاءالله همان طور که اونها به مراد دلشون رسیدند شما هم اگر مرادی دارید به مراد دلتون برسید، انشاءالله. (فقیری، 1382: 21-33)
نوروز در شیراز
سه روزه رفتهای سی روزه حالا زمستون رفتهای نوروزه حالا
خودت گفتی سر هفته میایم شمارش کن ببین چند روزه حالا
از یکی دو هفته پیش از عید نوروز شیرازیان به استقبال نوروز میروند و به طور کلی جنب و جوشی در میان مردم پدیدار میشود بوی عید را میتوانی بشنوی و این درست زمانی است که میتوان بوی بهار را در کوچههای شیراز استشمام کرد. مرغهای نوروزی را کنار رودخانهی خشک میتوانی ببینی و اگر هوا مناسب و خوش باشد سروکلهی گربه نوروزیها هم پیدا میشود.
دور دوازدهگانه نوروز
هر سال به نام حیوانی از گذشتههای دور نامگذاری شده چون پرسیده شود امسال چه سال است؟ جواب میدهند: «امسال مثلاً سال خرگوش است».
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زان چار چه بگذری نهنگ آید و مار
آن گاه به آب و گوسفند است حساب
حمد و نه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
رفت و روب و خانهتکانی
بانوان در خانه به رفت و روب میپردازند. شستنیها را میشویند، قالیهای خوشرنگ قشقایی را که هر کدام باغ گلی است به قالی تکآنها میدهند که بتکانند.
آن وقت شروع میکنند به خریدن وسایل مورد نیاز عید. خریدن لباس نو از جمله کارهایی است که هر شیرازی خودش را موظف به انجام آن میداند. اگر بزرگتر خانواده هم موفق به خرید لباس نو نشود، حتماً برای کودکان لباس نو را میخرند.
پختن نان شیرین
خانوادههایی که نذر داشته باشند. قبل از عید نوروز نان شیرین میپزند. در این روزها نانپزها از روستاها به شهر آمده و در اکثر کوچههای شیراز عطر خوش نان شیرین به مشام میرسد. معمولاً همسایگان یک کوچه در خآنهای جمع شده و بساط پختن نان را پهن میکنند.
طرز پختن نان شیرین
ابتدا آرد گندم را بیخته، سپس مقداری از آن را برای پرسم PARSOM برمیدارند. آرد با شیر و شکر یا شیرهی انگور خمیر میکنند و خوب ورز VARZ میدهند، آن گاه ماهیتابهای گذاشته در آن روغن میریزند، اگر روغن گوسفند باشد که چه بهتر، ماهیتابه را روی آتش گذاشته خمیر را به شکل چون (چانه) در آورده و در هر نوبت یکی از چانهها را در روغن انداخته زیر و رو میکنند. آن گاه این چانه را به نانپز میدهند. وی چانه را روی تخته گذاشته، مقداری از پرسم روی آن میریزد و با تیر نانپزی خمیر را روی تخته پهن میکند. سپس آنقدر تیر نانپزی را بالا و پایین برده که خمیر تمام تخته را بپوشاند. بعد با همین تیر، نان را برداشته و روی تاوه میخواباند، آتش زیر تاوه باید ملایم باشد. نان که پخت یکی لبهی آن را گرفته تا میکند. لابهلای نان هل و خاک قند میپاشند. خوب که نان را تا کردند آن را با چاقو به صورت «لوزی» یا «مربع» و یا «کتابی» میبرند و در سینی میگذارند. یک نوع نان هم میپزند که تقریباً کلفت است که بدان گتک GOTAK میگویند. این نان شیرین را در روزهای عید مصرف میکنند. مردم معتقدند که اگر نقش کلمه «الله» روی نانی پیدا شد، این نان خوشیمن میدانند. چون پختن نان تمام شد، جای آتش حلوا درست میکنند. پختن این نان کاری است پرزحمت، این نان را هم اکنون بعضی از نان شیرینیپزها تهیه میکنند که بدان «یوخه» میگویند.
پختن سمنی «سمنو»
شیرازیها سمنو را سمنی میگویند. در شیراز دو واژه است که بدین شکل تلفظ میشود. یکی سمنو است که میگویند: سمنی SAMANI و دیگری ننو NANNU (گهواره) است که میگویند: NANNI… که در هر دو کلمه «واو» در گویش شیرازی تبدیلی به «ین میشود.
