۶- شمس المناقب: در حدود دو هزار بیت اقز قصاید سروش است در مدایح و مناقب به ضمیر اکرم و ائمّهی دین سلام الله علیهم اجمعین که جمعاً شصت و نه قصیده میشود و این قصاید (؟؟؟) بیست و یک غزل هم «سروش» به همّت حاج میرزا ابراهیم مشتری طوسی از خواص شاگردان و ارادتمندان سروش جمعآوری و با مقدّمهی حسین قلی خان سلطانی کرمانشاهی و بعضی فواید متفرّقه که «مشتری» بر آن افزون است به سال ۱۳۰۱ قمری در مطبعه ی سنگی با خط نستعلیق طبع شده است.
- دیوان قصاید و غزلیّات و قطعات و مسمطات سروش بزرگترین و مهمترین آثار اوست که متأسّفانه تاکنون چاپ نشده و نسخهی کاملش هم کمیاب است.
دیوان سروش از آثار ابتدایی و نهایی او آنچه تا کنون به دست نگارنده افتاده و مدون دشه است به استثنای مثنویها به سیزده هزار بیت بالغ نمیَود و حال آنکه صاحب گنج شایگان در سال ۱۲۷۲ یعنی حدود سیزده سال قبل از وفات سروش مینویسد: «دیوانش کمتر از بیست هزار بیت نیست و هیچ یک از شعرا را شعر بدینگونه مرغوب که قصاید و غزلیّات و رباعی و مقطعات همه مطلوب و تمامی بیه یک اسلوب باشد از نوادر امور و غرائب روزگار است». و اگر آثار ۱۳ سال آخر عمر او را نیز علاوه کنیم دیوانش به این حساب از بیست هزار هم متجاوز خواهد بود ولیکن چنانکه اشاره شد نگارنده دیوانی از سروش که بیش از دوازده هزار و چند صد بیت باشد تا کنون سراغ ندارم.
دیوان سروش را اوّلین بار شاگرد ارادتمندش حاج میرزا ابراهیم مشتری طوسی به همّت و اشتیاق خویش زیر نظر استاد مابین سنوات ۱۲۷۰- ۱۲۷۴ هجری جمعآوری و مدون ساخت و نسخهی تدوین شده را در ماه محرّم الحرام سال ۱۲۷۴ به خط خویش برای خود بنوشت و یک نسخه هم از روی آن کتابت کرده تقدیم استاد نمود وغیر از این دو نسخه که اتّفاقاً هر دو را نگارنده زیارت کردهام به قول او نسخهی دیگری از دیوان کامل سروش تا آن زمان نزد هیچکس وجود نداشته اس.
مذهب و عقیدت سروش
بهطوری که از ظواهر احوال و گفتههای «سروش» مستفاد میشود مردی نیک اعتقاد بوده و در مذهب شیعهی امامیّه قدمی راسخ و عقیدتی جازم داشته است؛ دلیلش مناقب عزا و مراثی سوزناک اهل بیت عصمت است (سلام الله علیهم اجمعین) که قسمت عمدهاش به نام شمس المناقب و هزار بیت سروشک ه نام اصلی آن «روضه الاسرار» است حوالی هشتاد سال قبل از این طبع شده و سالیان دراز ما بین شعرا و اهل منبر و مداحان دست به دست و زبان به زبان میگشته است.
عاشقی بر من امسال به از پار بود | که یکی دلبر خوشخوی مرا یار بود | |
جای خود داد بدو از پس خود پیغمبر | هر که شد منکر این، جایگهش نار بود |
عقاید مذهبی «سروش» از حد تربیت اوّلیّهی خانوادگی تجاوز نکرده و نه به شکوک کلامی آمیخته بود و نه به لطایف عرفانی؛ از این جهت است که گاهی صلهی مدایح خود را «حورالعین» میخواهد:
خواهد شروش جایزه حورالعین | از حیدر این قصیدهی عزا را |
و گاهی نعمت تندرستی و تن آسانی و دین و دولت خواستار میشود؛ چنانکه در قصیدهی مدح «معصومهی قم» (سلام الله علیها) گفته است:
دیر گاها کافرین گوی نیاکان قوام | آفرینشان مر مرا پیرایهی دفتر بود |
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |