عنوان کامل پایان نامه کارشناسی ارشد : مطالعه آرای تربیتی سیاست نامه ی خواجه نظام الملک توسی
تکه ای از متن پایان نامه :
ازاصول اخلاقی تخطّی کردواین جاست که خودسیاست مداران هرجاخواستندمی توانندبه بهانهی ضرورتهای سیاسی،شهروندان خودرافریب دهندوبه سودخودوبرخلاف منافع وخواسته های شهروندان خویش اقدام کنند.درطول تاریخ همواره آموزههای اخلاقی درقالب های مختلف،ضرورت،اهمیّت لزوم پایبندی به فضایل اخلاقی ودوری ازرذایل اخلاقی به حکومتها،پادشاهان،حاکمان ومقامات توصیه میشده می باشد که به عنوان سیاستنامه یااندرزنامه معروف هستند.
تقدم زمانی دیدگاههای ایرانی براندیشههای عربی واسلامی،نشان می دهدکه مردم ایران زمین با بسیاری ازاموراخلاقی وتربیتی،که امروزه اسلامی ویاعربی محسوب می شوندآشنابودند؛همچنین این دیدگاههاتوانستهاند پاراازحوزهی فرهنگ ایرانی ومتون پهلوی فراتربگذارندوواردفرهنگ وادب عربی بشوند.متأسفانه اشاره به دیدگاههای ایرانی درشرح وتحلیل متون ادب فارسی سخت موردبی مهری محققان قرارگرفته ولازم می باشد که درکنارتحلیل های مبتنی برتأثیرپذیری ادب فارسی ازادب عربی،به فرهنگ ایرانی نیزتوجهی لازم صورت گیرد.
تمدن کهن وریشهدار ایران،ازیک پشتوانهی فرهنگی قوی وگسترده برخورداراست.بخشی ازآن مربوط به مسائل وامورتربیتی می باشد که ازدیدنافذمحققان وپژوهشگران ادب فارسی پنهان مانده می باشد.
2-5-ارتباط ی اخلاق وسیاست
اندیشمندان علوم اسلامی معتقدندسیاست درتأمین اهداف وسعادت اخلاقی وفراهم کردن شرایط وزمینههای تربیت،ترویج وگسترش اصول اخلاقی،بسیارمؤثّرواثرگذاراست.تمام اصُول اخلاقی،حدّاعتدال وبرخی سیاستمداران ازهرنوع روش،قانون،وتدبیرهای سیاسی بهره گیری میکنند؛صرفاً برای حفظ قدرت یابرآورده شدن منافع مادّی ودنیایی مردم.شایدبتوان سیاست های ماکیاولی،لذّتگرایی دنیایی،منفعتطلبی وقدرتطلبیهاراازاین قبیل سیاست خواندکه مبتنی برمبانی اومانیستی،دنیاگرایی،فردگرایی وعقلگرایی وعاری ازاخلاقگرایی می باشد.بدیهی می باشد که این نوع سیاست بااخلاق متعالی هیچ سرسازگاری ندارد؛هرچندممکن می باشد تنهابااخلاق برمحورافتخاردنیوی وتثبیت واصالت قدرت درسیاست که هیچ تأثیر آخرتی درآن دیده نمیگردد،سازگاری یاتعامل داشته باشد.گاهی هم دیده میشودسیاستمداران تمام یا بعضی یابیشترقوانین جامعه رابه سمت آخرت وسعادت ابدی تبیین میکنند؛هرچندنقش شریعت واخلاق درآن کمرنگ دیده میگردد،اما به گونهای نیست که بریده ازآن وناسازگاری باآن لحاظ گردد.چنین سیاستی بااخلاق تعامل دارد؛زیراگاهی نیزاخلاق به سعادت وموفّقیّتهای دنیایی بیشتراهمیّت میدهد تاآخرتی؛هرچندکه سعادت آخرت راکاملاًنادیده نمیگیرد؛اما، تأثیر آخرت وسعادت اُخروی،کمرنگ دیده می شودیالااقل،توحیدمحورنیست،بلکه رنگ وبوی اومانیستی درآن دیده می گردد.برخلاف این گونه سیاستورزی،سیاست توحیدمحور،سیاستی می باشد که کاملاًمبتنی برشریعت وتوحیدمی باشدوبه دنبال سعادت حقیقی بشر می باشد؛مانندسیاست پیامبرگرامی اسلام(ص).بدیهی می باشد که چنین سیاستی بااخلاق متعالی-که همان اخلاقالهی وتوحیدمحوراست-تعامل دارد.پس اخلاق وسیاست،گاهی باهمدیگر وحدت دارندواخلاق،روح سیاست راتشکیل میدهدوگاهی باهم تعامل دارند.گاهی سیاست تأثیر ابزاررانسبت به اخلاق دارد؛چنان که غالباًدرخدمت اخلاق متعالی می باشد،اما گاهی باهم دیگرتعامل دارند.
باتوجّه به اهمیّت مطالعه ارتباطی اخلاق وسیاست درچارچوب سیاست عملی ولزوم پایبندی به سیاست اخلاقی،سیاستنامهی خواجهنظامالملک راموردبررسی قرار میدهیم.سیاستنامهی خواجهنظامالملک ازاین جهت موردبررسی می باشد که گاهی مرزاخلاق وسیاست چنان درهم تنیده می شودکه رعایت فضیلت وعمل به اخلاق درراستای حفظ قدرت واصالت بخشیدن به تثبیت قدرت ازمنظراخلاق موردنکوهش قرارمیگیردکه چالش اصلی ارتباطی اخلاق وسیاست درحوزهیسیاست عملی واخلاقی مربوط به دوران معاصرنیزبه حساب می آید.