عنوان کامل پایان نامه کارشناسی ارشد : مطالعه آراء و نوآوریهای شهید محمدباقر صدر در اصول فقه
تکه ای از متن پایان نامه :
وعناصرگوناگونی تشکیل یافته وهرگاه همه آنهافراهم شوند برای فقیه امکان استنباط حکم شرعی برای وی میسر می گردد.[1]
عناصریادشده نیزازنظر ماهیتی باهم تفاوت دارندزیرا بعضی ازآنهاازعلم حدیث تامین میشوند و بعضی دیگر ازعلم رجال وبرخی ازخودعلم فقه گرفته می شوند برهمین اساس این پرسش رامطرح مینمایدکه آیااین عناصرومولفه هایی که علم اصول دباره آنهابحث می کند براساس ملاک خاص مشترکی دراین علم جمع شدندتاازسایرعناصردخیلدرفراینداستنباط حکم شرعی متمایزگردند یا به دلیل اینکه سایرعلوم عهده دارپرداختن به آنهانبوده دراین علم گرد شده اند؟
درپاسخ این پرسش شهیدصدر تاکید می ورزد که پاسخ صحیح آن بایستی براساس یک شاخص موضوعی برای مسائل وبحثهای علم اصول استوار باشدتا آنها را ازدیگرعناصر دخیل دراستنباط حکم شرعی متمایز گرداند.[2]
درمیان علمای سده اخیرسه نقد اساسی براین تعریف علم اصول واردنمودند که عبارتنداز:
1-آن دسته ازمسائل اصولی که ازآنهاحکم شرعی استنباط نمیشودبلکه خودیک نتیجه عملی برای اثبات حکم شرعی یانفی آن،مانندمسائل اصول عملیه تعریف فوق آنها راشامل نمیگردد.
2-تعریف فوقشامل حتی قواعد فقهیمانند قاعده«مایضمن ومالایضمن»ونیز قاعده «لاضرر ولاحرج»وبرخی قواعد فقهی مانندقاعده فراغ وتجاوز نیز می شودزیرا ازهمه آنها حکم شرعی نیزاستنباط می شودوبه عبارتی دیگرتعریف فوق مانع نیست.
3-تعریف فوق هیچ شاخصی برای مسائلی که علم اصول آنهارامورد بحث قرارمیدهد ارائه نمیدهد زیرا مطالعه مسائل رجالی یابرخی مسائل لغوی نیزدرفرایند استنباط حکم شرعی دخیل هستندمثلاً وثاقت راوی یک مسئله رجالی می باشد یاظهور کلمه صعید دریک معنای مشخصی یک مسئله لغوی وهردو آنها ازقواعد زمینه ساز وبسترساز استنباط حکم شرعی به حساب می آیند.(البته درجایی که تعیین معنی کلمه یاروایت و وثاقت راوی باحکم مرتبط باشد)
پس بازهم تعریف بالا جامعیت خودرا ازدست داده ضابطه ای که براساس آن بتوان علم اصول راازسایر علوم متمایزسازد راعرضه نمیدارد.
[1]هاشمی، سید محمود، بحوثفیعلمالاصول،(تقریراتدرسشهیدصدر)، چاپدوم،ج1،ص19.
[2]همان،ص،20.