حفاظتگرها باید بسیار باهوش و آگاه باشند و در زمینههای فنی تخصص داشته باشند. در واقع در حفاظت، یک درک وسیع در مورد اثرات فاکتورهای محیط بر اشیاء و نحوهی کنترل این فاکتورها و شیوههای ابتکاری هست که این را میتوان طبق آن انجام داد.
3-11-1- حفاظت و خط مشیها (سیاستها)
حفاظتگرها باید استانداردها را رعایت کنند. این استانداردها اعتبار رسمی دانش و عقیدهی حرفهای است. ارتباط استانداردها با موزهها معمولاً توسط «کاتن» بحث میشود.
«کاسر و کین»، کاربرد استانداردها را به ویژه برای حفاظت بررسی میکنند. به هر حال، استانداردها امکان دارد وجود داشته باشند اما سازمان باید ارادهی سازمانی خودش را جهت کاربردشان طوری اعمال که مناسب ترین تلقی شود. استانداردها و خصوصیات برای محیط مجموعهها کاملاً مورد بررسی تامسون(1994) است و متون زیادی را به آن اختصاص داده است. اینها اکنون شامل استانداردهای ترمیمی است که کمیسیون موزهها و گالریها برای انواع مختلف مجموعه توسعه داد.
استانداردها باید با احتیاط، اعمال شوند و بسیاری مؤلفان از کاربرد استانداردهای ثابت دفاع میکنند و میکالسکی(1990) دیدگاه دیگری مطرح میکند. او استدلال میکند که استانداردها بسیار سخت گیرانهاند و نهادها را تشویق میکند که این حقیقت مسلم را نادیده بگیرند که بعضی اشیاء حتی با رعایت استانداردها تخریب میشوند.
اعتقاد به استانداردها هر قدر باشد، نادیده گرفتن و فقدان مراقبت امکان دارد به سرعت منجر به تخریب مجموعهها شود، راههایی هم موجود است که حفاظت شان را ارتقاء میدهند. مهمترین فاکتور، سیاست سازمان است، مؤثرترین معیارها، ترکیبی از استانداردها مانیتوررینگ، گزارش، رویهها و نگرشهای مردم است.
استانداردها عموماً برای دما، رطوبت و نور پذیرفته میشوند. اما متغیرها برای آلودگی گازی و..، کمتر به طور مشخصی بیان میشوند چون ارزیابیشان خیلی دشوارتر و کنترلشان گران است. «تامسون» متغیرهایی برای این فاکتورها میدهد اما جز برای ذراتی نظیر گرد و غبار و خاک، استانداردهای مهمی ندارند.
برای یک حفاظت، پایش محیط معمولاً به معنای تعدیل دما، رطوبت و نور است اما بسیاری اثرات مهم بر ساماندهی اشیاء از جانب جنبههای محیط زیست است که میتواند فقط با قضاوت بصری، ارزیابی شوند. نمونهها دارای فضای کافی در انبارها هستند خواه ساختمانها سالم باشند یا نشتی داشته باشند خواه شرایطی تمیز یا کثیف داشته باشند.کمیسیون موزهها و گالریها جهت مراقبت از مجموعهها، استانداردهای مطلوبی تنظیم میکنند.
مانند اطلاعات عددی، اطلاعات کیفیتر باید در فواصل منظم، گرد آوری شوند. به منظور تنظیم اهداف جهت بهبودی و ارزیابی پیشرفت، این ارزیابیهای غیر عددی باید به گونهای رده بندی شوند.
انبار مناسب نیز، پایهی مجموعههایی است که به طور مناسب نگهداری میشوند، چندین مدل برای ارزیابیهای انبارها هست. در ایالات متحده، وزارت کشور، مسئول مجموعههای باستان شناسی و مخازن است. دستورالعمل ویژهای 81-80 که سال 1986 صادر شد، جهت ارزیابی مجموعهها طبق استاندارد سالانهی انبار، اعلام بهبودهای لازم و گزارش اقدامات از گزارش سال قبل تا کنون است. همچنین در ایالات متحده، مؤسسهی حفاظت «گتی» و مؤسسه ملی حفاظت با هم رویهای را گسترش دادند و راهنماییهایی را برای ارزیابی حفاظت منتشر کردند. این یک فهرست توضیحی است که یک دیدگاه کل نگرانه در مورد مراقبت از مجموعهها میدهد.
سایر دیدگاههای کلیتر مراقبت و مدیریت مجموعهها، باز هم در ایلات متحده به واسطه برنامه ارزیابی موزه، حاصل میشوند. این برنامه مشوق ارزیابی و بهبود میان موزهها به شیوهای مشابه است که برای «ارزیابیهای حفاظت » شرح داده شده است.
استانداردهای کمیسیون موزهها و گالریها در مراقبت موزه از مجموعهها، شامل فهرستهای ارزیابی نیست بلکه راهکارهایی مفصل برای نحوهی مراقبت از مجموعهها فراهم میکند.
3-11-2-تحقیق موردی
3-11-2-1-ارزیابیهای انبارها در بریتانیا
«ادارهی حفاظت » در موزه شهر تاریخی ، افراطی عمل میکنند و با افزایش بازدیدها از انبارها، محافظین بیش از پیش آگاه میشوند که میتوانند فقط قسمت ناچیزی از مجموعهها را ترمیم کنند. هر حفاظتگر با گونههایی از انبار آشناست که نوعی خاص از مجموعهها در آنها نگهداری میشوند اما عدهی کمی از آنها از همهی انبارها بازدید کردهاند. آنان میدانند (مانند بسیاری موزهها) در حالی که انبار کردن بعضی مجموعهها، نمونه و سر مشق است، انبار کردن برای بعضی دیگر فاجعه است.
اصلاحات انبار هنوز اجرا نشدهاند چون موزه در مرحله اولیهی تعیین یک انبار جدید با فضای بزرگ است که محتویات بسیاری انبارهای کنونی را در بر گیرد. ادارهی حفاظت ، از جانب گروه مدیریت ارشد، موظف شده که راهبردی را برای حفاظت مجموعهها ارائه دهد. سپس تصمیم میگیرند که به عنوان قسمتی از کار توسعه این راهبرد، باید کل انبارهای موزه را بررسی کنند، اقدامات لازم را شناسایی کنند و نتایج را در راهبردی، خلاصه کنند که پشتیبان توصیههای آنها به مدیریت ارشد موزه باشد.
حفاظتگرها مطمئن نیستند که چگونه اطلاعات را گردآوری و تحلیل میکنند. موزه دارای بسیاری انبارهای مختلف (همراه با 30 فضای جدا) است. براساس حضور در کنفرانسها و بازدید موزههای خارجی، آنان در مورد پیشرفتهای آمریکا به ویژه برنامهی ارزیابی موزه و حفاظت و دستورالعمل ویژه برنامهی ارزیابی موزه و حفاظت و دستورالعمل ویژهای خدمات پارک ملی آگاهی یافتهاند. آنان در مورد بررسی مجموعههای علم و صنعت در یورکشایر و هامبرساید مش
اوره میکنند که این نوع اطلاعات را جمع آوری کرده است. بر اساس استانداردهای MGC بعضی خدمات موزه، نمودارهای «وضعیتهای حیطه» را جهت یاری موزههای منطقهای با بررسیهای «بهترین ارزش» ایجاد کردهاند که همچنین بسیار مفیدند.
«رئیس حفاظت» کسی خواهد بود که نتایج را گرد آوری خواهد کرد و گزارش میکند، بنابراین بسیار به یک فرمت یکنواخت جهت ارزیابی انبارها با ایجاد متنی حداقل، علاقمند است. فرمتهای آمریکایی اگر چه اطلاعاتی بسیار مفید ثبت میکنند، اما به نظر طولانی می آیند و به هر حال، یک ویژگی بسیار مفید دستورالعمل ویژهای خدمات پارک ملی این است که کمبودهای اصلی انبارها باید اعلام شود و پیشرفت در اصلاح شان باید هر سال گزارش شود. بررسی یورکشایر و هامبرساید حاصل توافق عام افراد زیادی بود که موزهها را بررسی کرده بودند. این فرمتی ارائه میکند که به سرعت قابل تکمیل و تحلیل است اما اطلاعات مربوط به خود ساختمان انبار را حذف میکند که یک فاکتور بی نهایت مهم است و بنابراین یک «فرم ارزیابی انبارهای » جدید تهیه میشود که بر اساس توافق محافظین، بهترین ویژگیهای متغیرهای موجود را ترکیب میکند. برای این که بررسی، از حداکثر جامعیت برخوردار شود، عناصر ارزیابی طبق استانداردهای کمیسیون موزهها و گالریها جهت مراقبت از مجموعههای موزه، بررسی میشوند.
این یک تمرین بنا بر مقایسه سریع جهت ارزیابی انبارهایی است که از این فرمتهای جدید (جدول 3-4- فرم ارزیابی مخزن) استفاده میکنند. یک حفاظتگر و یک یا چند متصدی از هر انبار جهت ارزیابی بازدید میکنند. نگاشتن گزارش نتایج و ارائه آن به «رئیس حفاظت» جهت تصمیمگیری برای ادامه روند کار ضروری میباشد.(نمودار3-5-نمودار خلاصه نتایج ارزیابی انبارها)
«رئیس حفاظت» درک میکند که اینجا فرصتی برای ایجاد انسجام در اداره هست و همچنین میتوان دیدگاههای افراد را توسعه داد. بنابراین سمیناری برای کل ادارهی حفاظت ترتیب داده میشود که در آن، هر بخش به نوبت نتایج و یافتههایش را معرفی میکند. این یک تجربهی خوب برای دیگران میشود و شاید رؤسای بخشها بیش از همه، ارزش آن را بدانند. مطالب زیادی باید عنوان شوند تا توافق عام حاصل شود و بعضی حفاظتگرها درک میکنند که کارهای زیادی برای پیشرفتی اندک شده است. به هر حال نتایج فرمهای تکمیل شده با پیشنهادها و مشاهدات زیادی پشتیبانی میشود که ضمن بحث، برانگیخته شدهاند. رئیس حفاظت میتواند صحبت کند و بگوید یک راهبرد واقع گرا و منسجم چیست که رد آن برای موزه، دشوار باشد (نمودار 10 C)