نقش حسابرسی دربرگیرنده موارد زیر است :
1- شناسایی ماهیت ارزشافزوده اطلاعات حسابداری که از حسابرسی آن اطلاعات ناشی میشود.
2 – مرتبط کردن ارزشافزوده به نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری.
3 – نشان دادن اینکه حسابرسی قابلیت تولید ارزشافزوده اطلاعات حسابداری را دارد و نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان را تأمین میکند (نیکخواه آزاد، 1389).
عوامل توجیهکننده تقاضا برای حسابرسی :
1- تضاد منافع تهیهکننده و استفادهکننده اطلاعات
2- پیامدهای اقتصادی بااهمیت دسترسی به اطلاعات در تصمیمگیری
3- پیچیدگی موضوعات اقتصادی و فرایند تبدیل آنها به اطلاعات
4- عدم دسترسی مستقیم استفادهکنندگان به اطلاعات (همان منبع).
2-6 قضاوت حرفهای حسابرس
قضاوت فرایندی است که در آن افراد درباره جنبههای مربوط به مسئله مورد تصمیمگیری فکر و اظهارنظر میکنند. قضاوت در حرفه حسابرسی رخنه کرده است. فرض اولیه حسابرسان این است که صورتهای مالی منصفانه تهیهشدهاند. چراکه حسابرسان به دنبال کشف جرائم نیستند. افق ذهن آنها تأیید صورتهای مالی است. یکی از مهمترین جنبههای حسابرسی، قضاوتهایی است که حسابرسان بهعنوان بخشی از کار روزمره خود با آن درگیرند. باوجود ابزار و روشهای مختلف مورداستفاده، حسابرسی بیش از هر چیز، فرایندی قضاوتی است و حسابرسان در زمینههای گوناگونی ملزم به تصمیمگیری و قضاوت هستند. در این راستا همه فرایندهای تصمیمگیری، به شکل بالقوه میتواند منجر به اشتباهات قضاوتی و بهتبع آن، نتیجهگیری نادرست شود. روشهای خاص و مؤثری برای از بین بردن قضاوتهای اشتباه در حسابرسی وجود ندارد. قضاوتهای اشتباه اغلب ناشی از اشتباه در تصمیمگیریهاست. بنابراین برای بهبود تصمیمگیریها باید اشتباهات در قضاوتها شناسایی و حداقل شود. به اعتقاد متخصصان، پاسخ تعداد زیادی از موضوعات و ابهامات که زاییده ماهیت حسابرسی است تنها با اتکای به قضاوت حرفهای مقدور است (همان منبع).منابع اشتباهات در قضاوتهای حسابرسان شامل موارد زیر است:
- حسابرسان نمیتوانند بهروشنی موضوع تصمیمگیری خود را تعریف کنند.
- حسابرسان ممکن است آگاه نباشند یا نتوانند تمام شواهد مربوط به دادهها را ارزیابی کنند.
- حسابرسان ممکن است به روشهای سوگرایانه عمل کنند.
- حسابرسان ممکن است بهترین راهکار را انتخاب نکنند (رحیمیان، 1384).
در استانداردهای مختلف حسابرسی بهدفعات ارجاعاتی صریح به قضاوت حرفهای مشاهده میشود.
آنچه بدیهی است اینکه حسابرسان در اعمال استانداردهای حسابرسی با انواع موقعیتهای مستلزم قضاوت مواجه میشوند. برای مثال استانداردهای حسابرسی شامل ارجاعات صریح به قضاوت، قضاوت در مورد گزینش روشی از میان روشهای جایگزین، قضاوت در مورد عبارتها، قضاوت در مورد انطباق استانداردهای حسابداری و قضاوت در مورد اظهارنظر میباشد. برای تعیین میزان اعتبار یک ادعا، نخست باید اذعان کرد قضاوت حرفهای تنها یک ادعای مجاز و موجه است و نه بیشتر. بهعبارتدیگر قضاوت حرفهای آگاهی داشتن از یک واقعیت عینی محسوب میشود و غالباً شواهد لازم برای قضاوت حرفهای یک آزمونکننده کافی نیست، اما واقعیت این است که آزمونکننده بهطور مداوم ناچار است بر مبنای اطلاعات ناقص قضاوت کند. نمودار1-2بر فراگیر بودن ماهیت قضاوت حرفهای در حسابرسی صورتهای مالی صحه میگذارد و نشانمیدهد که قضاوت حرفهای در موارد زیر الزامی است:
– کاربرد استانداردهای حسابرسی
– تعیین اهمیت و خطر حسابرسی و گردآوری شواهد حسابرسی
– عاری بودن یا نبودن صورتهای مالی از اشتباهات یا ازقلمافتادگیهای بااهمیت
– مطابقت صورتهای مالی با استانداردهای حسابداری یا دیگر مبانی جامع حسابداری
– شکلگیری اظهارنظر حسابرس درباره مطلوبیت ارائه صورتهای مالی
متن کامل در لینک انتهای صفحه :