گروه صنعتی گردشگری فرهنگی (CTIG ) یک سازمان غیر انتفاعی است که گردشگری فرهنگی را تبلیغ میکند، مأموریت این سازمان ارتقاء منافع و فواید گردشگری فرهنگی از طریق آموزش و تأثیرگذاری بر تدارککنندگان گردشگری، صنعت گردشگری، جامعه و دولتمردان است. گروه صنعتی گردشگری فرهنگی با سازماندهی شبکه هنرها، و نمودارهای سازمان میراث و عوامل گردشگری اعم از بزرگ و کوچک از سال 1993 به عنوان یک گروه متمرکز برای خدمات اطلاعات، آگهی و آموزش درباره گردشگری فرهنگی در ایالت ویکتوریا شناخته میشود. شورای بینالمللی محوطهها و بناها (Icomos) یک موسسه بینالمللی غیرانتفاعی است که هدف آن حفاظت از یادمانهای تاریخی و محوطههای جهان است که در 1965 میلادی تأسیس شده که در ونیز قرار گرفته است. 107 کشور عضو در آن شرکت میکنند و نتیجه آن همبستگی جهانی و تهیه منشور برای محافظت از یادمانها و محوطهها است، همچنین این شورا دارای 21 کمیته علمی بینالمللی است که اهداف کمیتهها، یافتن استانداردهای بینالمللی بین حفاظت، مرمت و مدیریت محیطهای فرهنگی است. (www.International.Icomos.org ).
1-6-12- جاذبههای فرهنگی
جاذبههای فرهنگی عبارت از کلیه تجلیها و تبلورهای بیرونی و رسمی فرهنگ یک کشور است که قابل مشاهده هستند و میتوان آنها را به نمایش درآورد. این خود بخشی از محصول گردشگری است. جاذبههای فرهنگی، معنوی یا مادی هستند، جاذبههای فرهنگی مادی شامل اماکن تاریخی، موزهها، معماری و به طور کلی بناهای تاریخی، بناهای مذهبی (مساجد، معابد، کلیساهای جامع) و مراکز فرهنگی محلهای باستانی و شهر تاریخی و باستانی هستند. جاذبههای فرهنگی معنوی شامل موسیقی، هنرهای نمایشی، شعر، ادبیات، نقاشی، مجسمهسازی، حکاکی، فرهنگ عامه و صنایع دستی است. (داس ویل، 1378: 325).
1-6-13- فرهنگ و گردشگری فرهنگی
فرهنگ را میتوان مجموعهای از اندیشهها، باورها، ارزشها، معرفتها و رفتارها که پایه مشترک کلیه اعمال اجتماعی را تشکیل میدهند، تعریف کرد. فرهنگ زمینه ساز همه اعمال و مشخصات زندگی است تا حد زیادی این فرهنگ است که برای یک کشور ضروری مینماید که چگونه عمل کند (همان: 191). در حقیقت مجموعه دستاوردهای بشری را برای چیرگی بر طبیعت فرهنگ نامیدهاند. این مجموعه از سویی با ارتباط میان انسانها توسعه یافته، و از سویی دیگر در درون خود ارتباطات را پرورانده است. ارتباطات میان فرهنگی در این میان، ارتباط انسانهایی است که در گذر زمان فرهنگهای متفاوتی را پرورانده و پاس داشتهاند. فرهنگ عامل اساسی برای توسعه اجتماع است. انسان تحت هر شرایطی تنها جزئی از فرهنگ کشور نیست، بلکه عنصر منحصر به فرد، ضروری و غیر قابل جایگزین آن است.
مردمشناسان سه جنبه از فرهنگ را شناسایی کردهاند:
فرهنگ ذاتی نیست، بلکه اکتسابی است.
جوانب مختلف فرهنگ به هم وابستهاند.
گروههای مختلف در فرهنگی خاص مشترکند
همین فرهنگ حدود و مرزهای گروههای خاص را مشخص میکند. آنچه برای هر اجتماع مهم است آن است که با فرهنگ خاص منحصر به فرد خود کنار بیاید. فرهنگ تجلیات مرئی بسیاری دارد که شاید مردم از آنها آگاه باشند، ولی دارای صور پنهان بسیاری نیز هست. جهانگردی فرهنگی میتواند در بازشناسی عناصر مرئی و نامرئی میراث فرهنگی مفید واقع شود. گردشگری فرهنگی افراد و اجتماعات را تشویق میکند تا به مطالعه تاریخ و تحول آن بپردازند میراث فرهنگی ابزاری زنده است که باید تصوری از خودمان را به ما نشان دهد. این میراث ما را قادر میسازد تا توسعه سرزمینمان را ادامه دهیم و زندگی ما را مطابق اصالت گذشتگانمان تنظیم میکند. این عبارت حاوی عناصر ضروری بسیاری برای توسعه گردشگری فرهنگی در اجتماع است. توسعه جهانگردی فرهنگی نیازمند آشنایی با مفاهیم، دانش، ابعاد و رویکردهای مختلف است. حوزه توسعه گردشگری فرهنگی، میان رشتهای است و از رویکرد کلینگر و نظام یافته بهره میگیرد. هنگام بررسی رفتار انسان و جامعه ابعاد فرهنگی حائز اهمیت است. ابعاد فرهنگی در محیط بینالملل نیز از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا بین کشورها تفاوتهای فرهنگی مشخصی وجود دارد. مفهوم فرهنگ از چشمانداز جغرافیایی، الگوهای رفتار آموخته شده انسانی را در برمیگیرد. این الگوها در چارچوب انتقال ایدهها و اسطورهها و تصورات از نسلی به نسل دیگر یا از گروهی به گروه دیگر، چشمانداز فرهنگی را در هر محیط جغرافیایی بر پایه میراث و واقعیات ذهنی و اجتماعی و فنی شکل میدهد (هاگت، 1375: 38).
چشمانداز فرهنگی بیانگر دانش بومی در تطبیق با محیط بوده، شامل همان آموختههایی است که در تصور بین نسلی آشکار میشود و پیرامون شیوههای چگونه فکر کردن و چگونه درک کردن جهان است. از این رو چشمانداز فرهنگی لایههای متعددی از سطوح آگاهی را دربرمیگیرد. در زمانی که جهانی شدن رو به افزایش است، حفظ و پایداری چشماندازهای فرهنگی بومی مستلزم معرفی و تبلیغات است، یعنی اینکه جهانی فکر کنیم و منطقهای و محلی عمل کنیم و در عین احترام به قوانین جهانی، فرهنگهای بومی را حفظ کنیم. این در حالی است که دستیابی منطقی و مادی، معنوی و عاطفی به توسعه فرهنگی هم یک حق و هم یک امتیاز محسوب میشود. از این رو، شناخت دیگر فرهنگها و میراث حاصل از آنها به امری ضروری بدل شده است. این خود در راستای راهکارهای توسعه به سمت پیگیری رهیافت اقتصادی فرهن
گ کشیده شده و گردشگری فرهنگی را در دو رابطه نیازهای فرهنگی و اقتصادی شکل داده است (پاپلی و سقایی، 1385: 56).
گردشگری فرهنگی در بُعد مفهومی، حرکت انسان و جدا شدن او از مکان معمولی سکونت با هدف دیدار از جاذبههای فرهنگی، به دست آوردن اطلاعات و تجربههای جدید برای ارضای نیازهای فرهنگی تعریف شده است. از نظر فنی گردشگری فرهنگی به معنی حرکت انسان برای دیدن جاذبههای فرهنگی خاص همچون مکانهای میراث فرهنگی، نشانههای زیباشناختی و فرهنگی، هنرها و نمایشها، که در خارج از مکان معمولی سکونت قرار دارد است. براساس این تعاریف، گردشگری فرهنگی شامل همه دیدارها از جاذبههای فرهنگی همچون موزهها، آثار و ابنیه تاریخی، هنر و معماری و آداب و رسوم فرهنگی و سایر جلوههای فرهنگی میشود.
گردشگری را با نگرشی نو، میتوان ارتباطی میان فرهنگی دانست. این نگاه میتواند مسائلی را به دنبال داشته باشد که لحاظ آنها در سیاستگذاری و برنامهریزی این حوزه اهمیتی فراوان مییابد. شکلگیری گردشگری فرهنگی در یک منطقه وابسته به تدارک فرهنگی و ارائه جذابیتهای موجود، پشتیبانی محلی و منطقهای از گردشگری فرهنگی در مفهوم ساختار اجتماعی و سازمانی و همچنین وجود جاذبههای فرهنگی و طبیعی در تلفیق با هم و شکل دادن به یک چشمانداز فرهنگی است. از این رو شکلگیری این گونه گردشگری و همراه با آن افزایش آگاهی ساکنان محلی درباره مضرات و منافع گردشگری فرهنگی میتواند مفید واقع شود. حمایت از میراث فرهنگی و دستیابی به شرایط لازم برای حفظ جمعیت محلی در هر منطقه از جمله دیگر نیازهاست (پاپلی و سقایی، 1385: 57). از جمله آثار و میراث فرهنگی که امروزه بازدید از آنها در زمره گردشگری فرهنگی محسوب میگردد میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
آثار باستانی
آثار تاریخی
آثار فرهنگی (موزهها، گالریها، کنسرتها، تئاتر، جشنوارههای فیلمسینمایی، فستیوالها، سالنهای مد)
آثار فرهنگی سنتی، مردمشناسی، لباسشناسی، غذای محلی، مراسم ملی و محلی
گردشگری غذایی (گاسترونومی)
گردشگری مذهبی: زیارت، عبادت، انجام وظایف شرعی، هیئتهای مذهبی و…
اهداف گردشگری فرهنگی
در گردشگری فرهنگی، هدف اصلی گردشگر دیدن جلوههای فرهنگی یک مقصد از قبیل مراسم، رفتارها، نمایشنامهها، نمایشگاهها، هنر و موسیقی آن است؛ برای مثال بازدید از موزه لوور در فرانسه یا پراده در مادرید با حضور در سالنی که یک برنامه هنری در آنجا اجرا میشود. در مناطق در حال توسعه، اماکن مذهبی یا کارگاههای صنایع دستی از جمله جاذبههای فرهنگی برای گردشگران است (کاظمی: 1385: 27). منشور گردشگری فرهنگی که در دوازدهمین مجمع عمومی ایکوموس (1999) تصویب گردیده اصول زیر را اهداف گردشگری فرهنگی در نظر گرفته است:
