چالش موجود در تعریف قابلیت کاربری، دشواری شناسایی خصوصیات و ویژگیهای آن است. به ویژه اینکه طبیعت ویژگیها و خصوصیات مورد نیاز، به محتوایی که محصول برای آن تولید شدهاست، بستگی دارد و باید بهاین نکته توجه شود که مشخصات یک نرم افزار قابل کاربرد به فاکتورهای زیادی از جمله کاربران هدف سیستم نرم افزاری بستگی دارد.
کاربران کاندید شده برای سیستم نرم افزاری ممکن است شامل کاربران نهایی، مدیران یا … باشند، برای هر یک از این کاربران، قابلیت کاربری به گونهای متفاوت معنی میشود.
متزکر و سفاه[۲۲] (۲۰۰۴) در تحقیقات خود تعدادی از موانع قابلیت کاربری در مهندسی نرم افزار را مطرح
میکنند. مثلاً سازمان های تولید نرم افزار برای فهم تکنیکهای طراحی کاربر محور[۲۳] که توسط تیم HCI توسعه مییابند و تقابل آنها با تکنیکهای قابلیت کاربری ویژهای که توسعه دهندگان سیستم ایجاد کردهاند، در حال ستیزه هستند. برای فهم و غلبه بر این موانع، انجمنی در جهت تسهیم عقاید این دو کمیته و همبستگی میان آنها باید ایجاد شود.
استانداردهای قابلیت کاربری
[۲۴]ISO دو استاندارد مختلف در قابلیت کاربری تولید کرده است که دو طبقه بندی عمده را شامل میشود:
استاندارد محصول گرا[۲۵] (ISO 9126 and 14598)
استاندارد پروسه گرا[۲۶] (ISO 9241 and 13407)
قابلیت کاربری وISO 9126
استاندارد ISO 9126 در سال ۲۰۰۲ کیفیت نرم افزار را از چشم انداز محصول خطاب قرار میدهد. این
استاندارد فراگیرترین مدل کیفی نرم افزاری است که تا به حال تولید شده. رویکرد این مدل کیفی، برای
اولین بار در ۱۹۹۱ انتشار یافت و به مدت ده سال توسط خبرگان مهندسی نرم افزار ISO پالایش شد. این استاندارد بینالمللی ویژگیهای نرم افزاری را به ۶ طبقه بندی کلی تقسیم میکند:
قابلیت عملیاتی بودن[۲۷]، قابلیت اعتماد[۲۸]، میزان اثربخشی[۲۹]، قابلیت کاربری[۳۰]، قابلیت نگهداری[۳۱]، قابلیت انتقال[۳۲].
در ۱۹۹۱ در استاندارد ISO 9126، قابلیت کاربری به عنوان مجموعهای از ویژگیها است که با میزان تلاش مورد نیاز برای استفاده مجموعهای از کاربران که از آن استفاده میکنند، تعریف میشود. (هالی[۳۳]، ۲۰۰۷) بعد از این تعریف، رویکرد قابلیت کاربری محصول گرا مطرح شد و قابلیت کاربری به عنوان یک فاکتور مستقل از کیفیت نرم افزار دیده شد که روی هر یک از ویژگیهای نرم افزار مانند رابط کاربری آن که باعث استفاده راحتتر از نرم افزار میشد تمرکز دارد.
اگرچه ویژگیهای مورد نیاز برای قابلیت کاربری محصول به طبیعت کاربر، وظیفه و محیط او وابسته است، در رویکرد محصولگرا قابلیت کاربری به عنوان یک ویژگی مستقل برای کیفیت نرم افزار دیده شدهاست و در ویرایش ۲۰۰۰ استاندارد ISO/IEC 9126 – 1 توانایی محصول نرم افزاری برای درک یادگیری و مقبولیت توسط کاربر در زمان استفاده تحت شرایط ویژه تعریف میشود که کاربران شامل کاربرانی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با سیستم کار میکنند هستند (مانند کسانی که تحت تأثیر نرم افزار هستند یا وابسته به استفاده از نرم افزار).
ویژگیهای قابلیت کاربری باید چندین محیط کاربری که نرم افزار میتواند تحت تأثیر قرار دهد، شامل
محیطهای آماده سازی برای استفاده و ارزیابی نتیجه را مورد توجه قرار دهد. قابلیت کاربری در استاندارد داخلی محصول به عنوان مجموعهای از ویژگیهایی مانند خروجی و کارایی تعریف میشود.
هنوز ضعفهایی در ISO 9126 وجود دارد که به طور کامل رفع نشدهاند، مانند:
معماری غیر واضح در جزئیات سطوح اندازهگیریها
برخی همپوشانی مفاهیم، ایجاد چالشهای استاندارد در ارتباطات کاربران برای ایجاد وضوح بیشتر
کمبود استانداردهای نیازمندیهای کیفی
کمبود رهنمود برای ارزیابی نتایج اندازهگیری
ابهام در انتخاب نوع و روش اندازهگیری
قابلیت کاربری و ISO 9241
بخش ۱۱ از استاندارد ISO 9241، در مورد فاکتورهای قابلیت کاربری مختلفی صحبت میکند. کامپوننتهای نام برده شده: اثربخشی که تعامل از دید پروسهای را توضیح میدهد، بازدهی[۳۴] که به نتایج و منابع درگیر توجه میکند و رضایتمندی که از دید کاربر مورد توجه است، هستند.
ISO 9241 نیازمندیهای سخت افزاری، نرم افزاری و ویژگیهای محیطی که در قابلیت کاربری تأثیر دارند و فاکتورهای دیگر را مورد بحث قرار میدهد.
طراحی مبتنی بر کاربر
طراحی مبتنی بر کاربر رویکردی جهت توسعه سیستمی فعال میباشد که به طور خاص در سیستمهای قابل کاربرد[۳۵]بر روی کاربر تمرکز دارد. سیستمهای مبتنی بر کاربر، کاربران را قادر میسازد تا سیستم جدید را به راحتی یاد بگیرند و به کار برند. مزایای استفاده از اینگونه سیستمها موجب میشوند بهرهوری و کارایی کار افزایش یابد و هزینه آموزش، یادگیری و پشتیبانی از سیستم کاهش یابد. اگرچه دانش مربوط به فاکتورهای انسانی و ارگونومی در مورد چگونگی طراحی رویههای اینگونه سیستمها وجود دارد، هنوز سیستمهای مبتنی بر کاربر به طور گسترده استفاده نمیشود.
به کار گیری طراحی سیستم مبتنی بر کاربر، سیستمی با قابلیت کاربرد بالا تولید میکند و ریسک
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |
شکست سیستم را کاهش میدهد. طراحی مبتنی بر کاربر بر مواردی از قبیل تمرکز روی کاربران، فعالیتها و محیط کاربران، حضور فعال کاربران در تولید محصول، در گرفتن بازخوردهای کاربران در طراحی سیستم و طراحی پیمایشی که پروتو تایپ[۳۶]، طراحی، تست و ویرایش میشود، اشاره دارد.
تعدادی از سیستمهای نرم افزاری علی رغم این که بر اساس قواعد مهندسی و فناوری اطلاعات، طراحی و پیاده سازی شدهاند، کاربرانشان در یادگیری و استفاده از آنها با مشکل مواجه هستند. رشتههایی مانند تعاملات کامپیوتر – انسان و طراحی رابط کاربری، سهم بزرگی را در تسهیل استفاده و یادگیری سیستمهای نرم افزاری ایفا میکنند. هر چند تعداد زیادی از مهندسین نرم افزار هنوز به نقش و اهمیت تعاملات کامپیوتر – انسان توجهی ندارند، متخصصین HCI تلاش میکنند اهمیت ارتباط بین این دو رشته را در موفقیت محصول نشان دهند.
یکی از مباحثی که در زمینه تعاملات کامپیوتر – انسان در سیستمهای نرم افزاری مطرح میشود طراحی سیستم بر مبنای کاربران میباشد. موضوع اصلی که در طراحی مبتنی بر کاربران مطرح میگردد، سهیم بودن کاربران در تمامی مراحل طراحی میباشد. این همکاری نه تنها در زمینه نیازمندیهای سیستمی آنها صورت میگیرد بلکه مواردی مانند خصوصیات و ویژگی کاربران، تأثیر سیستم نرم افزاری بر فرآیند شغلی و یا زندگی آنها و هم چنین ویژگیهای سازمان و محیط کاری آنها را نیز در بر میگیرد.